طرح خطرناک عربستان و امارات بر ضد شیعیان افغانستان / دلارهای سعودی این بار برای ایجاد جنگ فرقهای در افغانستان تزریق میشوند +تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۹۵۴۹۴
عربستان و امارات طرح دو مرحلهای خطرناکی را برای تثبیت موقعیت خود در افغانستان ضد مردم این کشور تدارک دیده اند.
سرویس جهان مشرق _ سیاستهای محمد بن سلمان و محمد بن زاید ولیعهد عربستان سعودی و امارات متحده عربی طی سالهای اخیر این کشورها را دچار نوعی بیثباتی سیاسی و امنیتی کرده است. ریاض و ابوظبی گرچه اخیرا تنشهایی در برخی مسائل منطقهای و اقتصادی با یکدیگر پیدا کرده اند، اما به نظر می رسد مبانی سیاست خارجی آنها در قبال مسائل مختلف منطقهای تطابق قابل توجهی با هم داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختلافات بن سلمان و بن زاید از جولای گذشته در عرصههای اقتصادی از جمله نفت و موضوع یمن علنی شده است، گرچه در حال حاضر میانجیگریهایی برای حل و فصل این اختلافات وجود دارد، اما به نظر میرسد عمق این اختلافات بیشتر از آن است که در کوتاه مدت قابل حل باشد.
افول پروژههای منطقهای عربستان و امارات
در مجموع برخی سیگنالهای منطقهای وجود دارد که نشان دهنده افول پروژه این کشورها در سطح منطقه است. از جمله این سیگنالها، بن بست و عدم موفقیت در روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود که نتوانست اهداف مورد نظر پیشگامان این پروژه را محقق سازد. افشا شدن جاسوسی این کشورها از یکدیگر و افزایش اختلافات آنها و همچنین تقویت قدرت محور مقاومت در معادلات منطقهای از جمله در درگیریهای اخیر سیف القدس و شکست این کشورها در عرصه سیاست خارجی از جمله لیبی، سومالی، یمن و افغانستان و همچنین صدور شکایتهای قضایی ضد بن سلمان و بن زاید در دادگاههای آمریکا از جمله عوامل بن بست سیاست خارجی کشورهای مذکور در عرصه منطقهای است.
ابعاد نگرانی عربستان و امارات از تحولات افغانستان
یکی از عرصههای منطقهای این شکست در تحولات ماههای اخیر در افغانستان قابل مشاهده است. ریاض گرچه پیش از این مناسبات خوبی با طالبان داشت، اما نسخه تعدیل شده طالبان طی سالهای اخیر روی خوش به حاکمیت آل سعود نشان نداد و همین موضوع بود که باعث شد سفارت عربستان در کابل جزو اولین سفارت خانههایی باشد که با روی کار آمدن طالبان در این شهر بسته شود.
سیاست امارات اما از همان ابتدا با جریانهای ایدئولوگ منطقهای و فرامنطقهای رابطه خوشی نداشت. علاوه بر اختلافات ایدئولوژیک امارات با جریان طالبان، حضور اشرف غنی رئیس جمهور فراری افغانستان در امارات نیز میتواند یکی از سیگنال های اعلام جنگ ابو ظبی ضد حاکمیت طالبان باشد.
از سوی دیگر به دنبال فعال شدن کانالهای دیپلماتیک میان ایران و طالبان، رهبران عربستان و امارات از رفع احتمالی موانع همگرایی میان تهران و کابل در دوره حاکمیت طالبان در این کشور نگران هستند. تهران معتقد است که بیثباتی در افغانستان برای این کشور حامل سیگنالهای منفی است و علاوه بر ناامنی در مرزها میتواند گروههای اقلیت شیعه در افغانستان را نیز تحت فشار قرار دهد.
در مجموع به نظر میرسد اهمیت سوقالجیشی و شرایط داخلی افغانستان و فواید آرامش و ثبات در این کشور برای ایران به یکی از انگیزههای مهم عربستان و امارات در جهت مداخله در این کشور تبدیل شده است.
طرح دو مرحلهای عربستان و امارات ضد طالبان
به نظر میرسد عربستان و امارات سیاستی چند مرحلهای را برای تعامل با حاکمیت طالبان در افغانستان در دستور کار قرار دادهاند.
مرحله اول این دستور کار مذاکره با طالبان و حل اختلافات و پروندههای فیمابین پشت میز گفتگوهاست. خبرگزاری رویترز در این زمینه می نویسد که شرایط کنونی افغانستان، امارات و عربستان را مجبور به تعامل با این روند می کند. به نظر میرسد بن سلمان و بن زاید در درجه اول به دنبال حل و فصل این معضل منطقهای از طریق کانالهای گفتگو برخواهند آمد. آنها در این مسیر تلاش خواهند کرد از پتانسیلهای مالی خود نیز در راستای سیاسی تشویق و ارعاب طالبان بهره ببرند.
نشریه امنیتی اینتلیجنس سرویس با اشاره به عزم عربستان برای پیشبرد مذاکرات سیاسی با طالبان گزارش می دهد که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان تلاش دارد از پتانسیل «ترکی الفیصل» وزیر خارجه سابق عربستان برای ورود به گفتگوهای جدید با طالبان استفاده کند. این مجله فرانسوی انگیزه اصلی بن سلمان از این اقدام را جلوگیری از نفوذ ایران در افغانستان توصیف کرده است.
بر اساس این گزارش عربستان در این روند حساب ویژهای روی اسلام آباد باز کرده تا این کشور روند گفتگوها با طالبان را تسهیل بخشد. این گزارش تاکید می کند که مأموریت ترکی الفیصل در این رابطه با توجه به تجربه وی در تعامل با طالبان در دوره حاکمیت بر افغانستان قبل از اشغالگری آمریکا در این کشور صورت گرفته است. ترکی الفیصل اخیراً با ملا محمد یعقوب فرزند ملا عمر موسس طالبان که سابقه آشنایی با یکدیگر را دارند، دیدار کرده است. وی همچنین احتمالاً برای دیدار با ملا عبدالغنی برادر و مذاکره با او به دوحه سفر خواهد کرد.
با این وجود گزارشهای منطقهای نشان میدهد که طالبان لااقل در شرایط کنونی روی خوش به سیاستگزاران ریاض و ابوظبی نشان نمیدهد. سایت اوراسیان تایمز در همین رابطه نوشت که طالبان سال ۲۰۲۱ متفاوت از طالبان سال ۲۰۰۱ است و امروز سیاست همگرایانهتری نسبت به ایران دنبال می کند و بر خلاف گذشته رویکرد مثبتی نسبت به امارات و عربستان ندارد.
طرح ب عربستان و امارات در افغانستان اما از شدت و حدت بیشتری برخوردار است. گزارشهای رسانهای تأکید دارند که در صورت بن بست مذاکرات میان عربستان با جریان طالبان، کلید فتنه انگیزی و جنگ نیابتی امارات و عربستان در افغانستان فعال خواهد شد. در همین راستا سایت انگلیسی میدل ایست آی گزارش داد که امارات و عربستان به سمت تقابل و جنگ نیابتی جدید در افغانستان پیش میروند و به دنبال ایجاد ناآرامی در سیستم حاکمیتی طالبان در این کشور هستند.
عربستان و امارات اقدام به تامین مالی گروههای مسلح مخالف طالبان میکنند تا بتوانند جنگ فرقهای را در افغانستان ایجاد کرده و اهل تسنن این کشور را به جنگ با شیعیان و گروههای فاطمیون بکشانند و زمینههای حذف اقلیت شیعه در این کشور یا هرج و مرج فراگیر در مرزهای شرقی ایران را فراهم کنند تا بتوانند طرحهای امنیتی خود را در سایه این ناآرامی ها از بخشهای شرقی ایران به اجرا بگذارند.
این سایت انگلیسی میافزاید که احتمالاً یکی از گزینههای ریاض و ابوظبی حمایت از احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود در دره پنجشیر است و احتمالا کمکهای این کشورها برای وی از طریق تاجیکستان ارسال خواهد شد.
نیروهای مقاومت پنجشیرسابقه تاریخی منطقه نشان داده که با روی کار آمدن دولت جدید در یکی از کشورها، جریانهای منطقهای و فرامنطقهای به دنبال تثبیت نفوذ خود در این کشور خواهند بود. در همین رابطه از هم اکنون سیگنالهای متعددی از تلاش فرانسهو و آمریکا برای نفوذ مجدد در طالبان مخابره می شود. البته این نفوذ برای عربستان و امارات نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، چرا که این کشورها سیاست خارجی خود را بر اساس مداخله در امور کشورهای ضعیف منطقه بنا نهاده و در عین حال از حضور و تاثیرگذاری ایران در کشورهای منطقه واهمه دارند. لذا برآیند تحلیل منافع و راهبردهای متنوع و احیانا متناقض منطقهای و فرامنطقهای نشان میدهد طالبان که از تجربه حاکمیتی مدرن و به روزی برخوردار نیست، راه درازی تا تثبیت موقعیت خود به عنوان یک دولت با ثبات و فراگیر در پیش دارد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان تحولات افغانستان تحولات منطقه عربستان احمد شاه مسعود محمد بن زاید ابوظبی طالبان افغانستان احمد مسعود ترکی الفیصل اشرف غنی شیعیان افغانستان ایران کابل امارات محمد بن سلمان یمن لیبی عربستان و امارات امارات و عربستان نظر می رسد منطقه ای سیاست خارجی منطقه ای بن سلمان بن زاید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۹۵۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد
به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.
به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می نویسد:
یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مدتهاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام میتواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.
مولفه اول شامل بسته ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه ای جامع از تفاهمات» توصیف می کنند که شامل تضمین های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته ای غیرنظامی این کشور می شود.
انتظار میرود این توافق عادیسازی از توافقنامه ابراهیم، مجموعهای از معاهدههایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال 2020 به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیششرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.
محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال 2021، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر میسازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتیمتر از دست بدهد».
از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال 2023 به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار میرفت که بلینکن در 10 اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.
تحلیلگران می گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از 34000 فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده تر خواهد بود.
نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.
تحلیلگران می گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.
اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به 67 رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
کارشناسان می گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر 2023 با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان میکند که ممکن است از طرف های دیگر برای پیوستن دعوت شود.
با این حال، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.
برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسلها تثبیت میکند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ میکند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز 2030 را دنبال می کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.
به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.
یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته ای است که می تواند برای تولید سلاح های هسته ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند . در صورت تحقق چنین مسئله ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه های هسته ای خود وارد می کند.
روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هستهای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنیسازی و بازفرآوری مواد هستهای خودداری میکند . او در بخش هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.
پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی دهد.
زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.